تاریخچه ی صنعت در کانادا

درباره ی تاریخچه ی صنعت در کانادا

تاریخچه ی صنعت در کانادا::بسیاری از افراد برای داشتن زندگی بهتر و با کیفیت به کانادا مهاجرت میکنند. آنها اغلب از طریق تحصیل به کانادا وارد میشوند. بسیاری از والدین نیز توسط تحصیل در دبیرستان کانادا فرزندشان را وارد خاک کانادا میکنند. با توجه به اینکه میزان درآمد افراد ارتباط مستقیم با سطح و نوع تحصیلات آکادمیک آنها دارد، از متقاضیان تحصیل در کانادا دعوت میکنیم متن زیر را درباره ی تاریخچه ی صنعت در کانادا مطالعه کنند:

با توجه به اهمیت ارتباط محیط دانشگاهی با صنعت، در بسیاری از کالج ها دوره های مختلف به گونه ای طراحی شده اند که دانشجویان با صنایع مختلف بطور ملموس ارتباط داشته باشند، در این متن میخواهیم به نقش آن در اشتغال فارغ التحصیلان کالج ها و دانشگاه های کانادا بپردازیم.

مدارس دولتی کانادا به دانشجویان از سراسر جهان خوش آمد می گوید .!

صنعت کانادا

صنعت در مفهوم وسیع، شامل تمامی فعالیت های اقتصادی می شود،اما برای تسهیل، مفسران صنعت را به سه بخش تقسم می کنند: 1) اولیه: تولید اولیه شامل برداشت منابع طبیعی 2) ثانویه: تولید 3) ثالث: منابع خدماتی. تمامی این عناصر سیستم صنعتی کانادا را تشکیل می دهند که در طول زمان به طور افزایشی پیچیده شده اند. کانادا به عنوان یک کشور توسعه یافته در نظر گرفته می شود که به عنوان عضوی از اقتصادش در آن یک پایگاه صنعتی توسعه یافته را می توان یافت تحصیل در کانادا

تولید اولیه:

بخش اولیه شامل تاسیسات درگیر در بهره برداری و پردازش اولیه ی منابع طبیعی است.

تولید ثانویه:

بخش ثانویه (یا همان تولید) از تاسیسات تولید اولیه و ثانویه ساخته می شود. شرکت های تولید اولیه، مواد خام را برای تولید فراورده هایی مانند آهن و فولاد ، پالپ و کاغذ و فراورده های نفتی تهیه می کنند.

تاسیسات تولید ثانویه همان هایی هستند که کالاهای مصرفی و سرمایه ایی را تولید می کنند.

تولید ثالث:

این بخش شامل تاسیساتی است در هر دو بخش خصوصی و دولتی. از خدمات غذای گرفته تا خشکشویی بانک های کانادایی. این تاسیسات کالا را برداشت و یا تولید نمی کنند، اما خدمات ارایه می دهند به مردم.(شامل فروش کالاها و اجناس به مردم)

دوره ی استعمار:

توسعه صنعتی به استخراج منابع مالی غنی کانادا پیوند داده شده است.خصوصا زمانی که دوره استعمار با ارتباط بین مردم بومی و اروپایی در دهه ی 1500 میلادی آغاز شد. در اوایل سال های برداشت ماهی در ناحیه ی آتلانتیک و تجارت خز، مقادیر کمی مرتبط با توسعه ی صنعتی وجود داشت وتاکید بر فعالیت تجاری ای بود که مرتبط با صادرات منابع و روابط تجاری با مردم بومی باشد. همانطور که زیستگاه پیش می رفت، صنعت داخلی شروع به بزرگ شدن در مناطق کرد، که بهره برداری از منابع را تسهیل می کرد، مانند تجهیزات راه آهن، کشتی سازی و ماشین آلات کشاورزی. به عنوان مثال یک ریخته گری کوچک که تا اوایل قرن 18 در استان کبک فعالیت می کرد.

در طول رژیم های استعماری بریتانیا و فرانسه، همانطور که کانادا به عنوان یک منبعی از کالا های اساسی( که منابع طبیعی هستند مانند ماهی، خز، جنگل داری و کشاورزی) توسعه پیدا کرد، این کشور جزئی از سیستم مارکانتولیست٭ شد که مواد خام را برای کشورهای امپریالیستی، در ازای محصولات نهایی آن کشورها تهیه می کرد (در ابتدا فرانسه و سپس بریتانیا). این روش توسط پژوهشگری از دانشگاه تورنتو دیده شد به عنوان ایجاد وابستگی در صادرات منابع طبیعی که منجر به توسعه ی نسبی صنعتی می شود. این طرح به تئوری اصلی نسبت داده می شود، که مفهوم مهمی در اندیشه اقتصادی و سیاسی کانادا است.

٭ مارکانتولیست: طرفدار سیاست موازنه اقتصادی

قرن 19، سیاست ملی:

برای توضیح بیشتر درباره ی تاریخچه ی صنعت در کانادا، در قرن 19 توسعه صنعتی ثانویه به طور جدی آغاز شد. زمانی که انقلاب صنعتی در سرتاسر اروپا و آمریکای شمالی فراگیر شد، که با موتور های بخار، توسعه راه آهن و دستگاه های قدیمی قدرتمند شد. تا سال 1850 میلادی در شرق و غرب کانادا، کارخانه ی کاغذ و ریخته گری وجود داشت. موتور های بخار و ابزار کشاورزی همچنان داشتند تولید میشدند. تا اواخر قرن 19 میلادی، مقیاس بزرگتر و امکانات تولیدی مکانیزه شده خصوصا در مونترال و تورنتو شروع به ظهور کردند. برای تحریک بیشتر توسعه ی صنعتی، در اواخر دهه ی 1870 میلادی،توسط دولت محافظه کار John A.Macdonald  سیاست ملی درمحل برپاشد تحصیل در کانادا

این سیاست 3 محور داشت. اول، در سال 1879 میلادی توسعه ی صنعتی بومی از طریق تاسیس موانع سیاست ملی تحریک شده بود. با تخصیص 35 درصد تعرفه بر روی محصولاتی که وارد کشور میشوند، این تعرفه ها طراحی شده بودند برای تشویق کردن طرفداران صنایع کانادایی. در نتیجه باعث میشود که کالاهای کانادایی ارزان شوند.